شجاعت ایرانیان در برابر خامنه ای
برگردان از فرامرز دادرس برگردان از فرامرز دادرس

شجاعت ایرانیان در برابر خامنه ای

تیری اوبرله، فیگارو

 

درایران تاکنون شماره یک رژیم، بگونه ای سنتی از هر گونه انتقادی در امان بود، ولی پس از آغاز بحران و عدم مشروعیت سیستمی که احمدی نژاد را، با همه اعتراضات در مقام خود نگهداری کرده است، می توان ناخشنودی ها را درلابلای نوشته روزنامه ها بخوبی مشاهده کرد. در صفحه ای از روزنامه آفتاب یزد « رهبر انقلاب» دیگر«معظم» نیست.

 نزدیک به دو هفته پیش این روزنامه اصلاح طلب به گونه نامحسوس و عمدی، از او با صفت معظم، که مقدس و نوشتن آن اجباری است نام نبرد. دیوار ترس فروریخته است « خامنه ای که فکر می کرد بی زوال است، با آغاز بحران پس از انتخابات تاکنون، مشروعیتش اینگونه زیر پرسش قرار نگرفته بود».

انتخابات 22 خرداد همه چیز را دگرگون کرده است. پشتیبانی بی دریغ او ازمحمود احمدی نژاد، درحالیکه نتیجه انتخابات مورد اعتراض بود، باعث از دست رفتن مشروعیت مقام رهبری شد. به گفته کریم سجاد پور، کارشناس ایران در(Carnegie Endowment for International Peace) ، « در درازای بیست سال ، خامنه ای کوشیده بود که با خودداری از جانبداری و درگیر شدن درهیجانات و برخورد های میان جناههای رژیم، ازخود چهره ای مهربان و دوست داشتنی نشان دهد. این بار او با جبهه گیری به سود گروهی وابسته به خود، باعث خدشه دار شدن جایگاه خود شد.

هنگامی که او پس از مرگ امام خمینی پدر انقلاب اسلامی، وارث این مقام شد، نه شخصیت و نه ابهت خمینی را داشت. او حجت الاسلام ساده ای بود که با عجله به  مقام آیت الهی رسید، مقامی که که لازمه تکیه زدن برجایگاه رهبری بود.

از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی قدرت او محدود است به کنترل اهرم های اصلی رژیم ، قوه قضائیه، ارتش و سپاه پاسداران، وگزینش سرپرست رادیو تلویزیون. او باید حق انتخاب مردم را رعایت کند ودر نظر داشته باشد، وبا شخصیت های مورد انتخاب مردم  ، نمایندگان مجلس، رئیس جمهور و پس از سال 1999 با نمایندگان شورای های شهری همآهنگی داشته باشد. در درازای سال ها، گفتگو هایی در باره باز کردن فضای دموکراتیک در کشور از سوی این نمایندگان انجام شده است.

 

توازن بهم خورده

خامنه ای، برای جبران ضعف قدرت خود در نهاد های سیاسی- مذهبی، به دخمه تاریک « بیت رهبری» پناه برده است. او در میان ارتش مشاوران خود بسر می برد. پسرش همواره با هرچه که « هجوم فرهنگی غرب» خوانده می شود در ستیز است، و هدف ، خفه کردن جنبش اصلاح طلبی است که از سال 1997 با روی کار آمدن محمد خاتمی آغاز شده است.

به نظر کریم سجاد پور، خامنه ای از پنج عامل زیر به آرامی برای گسترش نفوذش استفاده می کند.

·       شبکه نمایندگان رهبر در سراسر کشور.

·       مجلس ضعیف و بنیاد گرای اسلامی.

·       افزایش قدرت سپاه پاسداران انقلاب، در زمینه های  سیاسی و اقتصادی.

·       ناامیدی، سرخوردگی وبی تفاوتی جوانان از انجام اصلاحات.

·       انتخاب احمدی نژاد در سال 2005 به ریاست جمهوری، که توانست رقیب اصلی او رفسنجانی را کنار بزند.

 

خامنه ای در آخرین انتخابات، با پشتیبانی از نورچشمی اش احمدی نژاد، انتخاب او را، شایسته برگزاری« جشن» دانست. به گفته فردریک تلیرکارشناس ایران در گروه بحران بین المللی(think-tank International Crisis Group.) «رهبرنقطه اتکا دربیطرفی وتوازن، درمبارزه میان گروه های سیاسی ایرانی بود، او ضامن همیشگی قانون اساسی  در پشتیبانی ازتوازن سیستم به نفع همه جناهها بود. ولی این باربا جانبداری و استفاده از نیروی پاسداران، برای شادی پیروزی احمدی نژاد و پنهان کردن تقلب ها قدرت نمایی کرد».

این موضع گیری نشان دهنده خواست درونی خامنه ای، برای بدست گرفتن قدرت از سوی او می باشد، ولی او در برابر « ضربه هولناک» از پای در آمد. « احمدی نژاد جنایت کرد! رهبر حمایت کرد!» یکی از شعار های تظاهر کنندگان بود که به گستردگی شنیده شد، و با شدت سرکوب ها، تظاهر کنندگان شجاع تر از همیشه فریاد « مرگ بر خامنه ای» را سر دادند، که این اهانتی به رهبر، و در حکومت اسلامی مستوجب حکم اعدام است.

شورش و بی نظمی از سوی مردم تحریک شده، به دلیل پشتیبانی کورکورانه رهبر از احمدی نژاد، باعث شد که برخی از روحانیون هستی رژیم را درخطر دیدند. آیت الله رفسنجانی از « بحران اعتماد در رژیم » سخن گفت. محمد خاتمی درخواست برگزاری یک «همپرسی»  برای آرام کردن فشار ها ی وارده از سوی مردم را داشت. یک نشانه دیگر از دشواری های خامنه ای. تنها یک روحانی با نفوذ در شهر مذهبی قم تاکنون به احمدی نژاد شادباش گفته است.

این روزها، روزنامه های محلی از عزیمت برخی از آیات عظام به عنوان اعتراض به « واتیکان» شیعه، شهر نجف در کشور همسایه عراق سخن می گویند. 

 

لزوم کوتاه آمدن

این شکاف بی سابقه از سال 1979 تاکنون، ناقوس مرگ جمهوری اسلامی را بصدا در آورده است. به گفته فردریک تلیر « احمدی نژاد و بیشتر از او باند سپاه پاسداران انقلاب، برای بقای جمهوری اسلامی به خامنه ای تضمین داده اند، و وفاداری خود را به اصول  بنیادی جمهوری اسلامی در« خط امام» یادآور شده اند.

احمد خاتمی آیت الله بنیاد گرا، در نماز جمعه با اشاره به افشای « توطئه» ها یی که در نظر دارند رهبر را ضعیف نمایند، گفت:« مردم ما تا آخرین قطره خون خود، از رهبر دفاع خواهند کرد»  .

با همه ی این پیشآمد ها، خامنه ای ناچار است که با دشواری های بیشماری که در باند خودش بوجود آمده کنار بیاید. یکی از آن ها تحفه! احمدی نژاد بود.

هفته گذشته دست خط رهبر مبنی برکناری اسفندیار رحیم مشایی معاون اول رئیس جمهورباعث « منقص شدن عیش» احمدی نژاد شد. بحران مشروعیت نظام که با تحریک مردم آغاز شده بود، شماره یک رژیم را وادار به کوتاه آمدن کرده است. او دستورداد بازداشتگاه کهریزک، جایی که شمار بسیاری از مخالفان در آن زندانی و تحت شکنجه بودند بسته شود.

فردریک تلیر می گوید« امروز رهبر باید در برابر بحرانی که بزرگی و گستردگی آن را پیش بینی نکرده بود، کوتاه بیاید».

7 تیر ماه ، 29 ژوئیه 2009


August 2nd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی